دکترانوشت

دانشجوی دکتری هستم. خوشی ها و ناخوشی ها، امیدها و سختی های این دوران را می نویسم.

دکترانوشت

دانشجوی دکتری هستم. خوشی ها و ناخوشی ها، امیدها و سختی های این دوران را می نویسم.

باورش سخته


باورش سخته

اینکه اینقدر راحت (اونم من)، این نفر رو انتخاب کردم برای یه عمر زندگی....باورش سخته

فکر نمی کردم اینقدر راحت بپذیرمش. اوایل زیاد ازش خوشم نمی امد و همش دنبال بهانه بودم که بگم نه، اما کم کم. الته الان همچنان داریم با هم بیشتر اشنا می شیم. اما می خوام بگم شکستن این پیله که چندین سال است بهش عادت کردم خیلی سخت است. جالبه بدونید که من در ناز کردن هم حتی مشکل دارم. روزگار اینقدر مرا محکم بار آورده که واقعا متوجه تفاوت های خودم و سایر دخترها می شوم. اما باید تمرین کرد. باید بانو بود به قول گیس گلابتون جان. باید تغیر کنم.

نمی دونم این حسو همه شماهایی که در این مرحله بودین تجربه کردین یا نه. ایستا نیستم. یعنی دو سه بار در روز با خودم می گم، اااا چطور ادم به یه غریبه باید اعتماد کنه، نکنه خوب نباشه، نکنه تصمیم اشتباهیه نکنه نکنه .....


خیلی سخته، تصمیم سختیه ، جدی می گم...

الان دقیقا حس سردرگمی دارم. تا بحال تو زندگیم اینقدر مبهم و گیج نبودم. امیدوارم ختم به خیر بشه و اشتباه نکرده باشم.

همه پروژه ها انجام شد و تحویل داده شد.

ترم جدید آمده و من پروژه دو تا از درس هایم را گرفتم تا عید روش کار کنم.

برای عید باید یک برنامه ریزی درست داشته باشم. یک برنامه ریزی دقیق...


نظرات 7 + ارسال نظر
شادی سه‌شنبه 20 اسفند 1392 ساعت 07:00 http://shadibook.lxb.ir

تبریک میگم به نظرم آنچه قسمت باشه پیش میاد

ممنونم انشالا واسه شما

حراف بانو شنبه 17 اسفند 1392 ساعت 15:03 http://phdmemory.blogfa.com

مبارک باشه . وقتی قسمت باشه همه چیز دست به دست هم میده تا اون اتفاق بیفته و قسمت آدم محقق بشه.حتی خود آدم میمونه که چی شد

آره واقعیت من الان خودمم موندم
هر شب به مامانم می گم من بالاخره انتخاب کردم یعنی....!!!!

زویا جمعه 16 اسفند 1392 ساعت 22:41 http://zehnemanedige.persianblog.ir

عروس خانم آینده و خانم دکتر آینده، شما هم لینک شدید :)

مرسی عزیزم

گلبرگ جمعه 16 اسفند 1392 ساعت 14:21

واقعا گاهی پیش میاد که خوبی های یک آدم خیلی بیشتر از بدی هاشه. خیلی بیشتر.
هرکسی ، هر دختری معیارهایی رو در ذهنش داره. مثلا از یه چیزایی بدش میاد. وقتی آدم می بینه در فرد مورد نظر ، اون چیزهایی که آدم بهش آلرژی داره نیست، یه کم منعطف میشه.
بی شک این عزیزی که قراره یک عمر روزهای خوشی رو در کنارش تجربه کنی، خوبی هاش بیشتر بوده که اینقدر آرومی. این حس رو من الان دارم . باورم نمیشه . منی که خیلی سخت می گرفتم اینقدر راحت انتخاب شدم و انتخاب کردم.
بعضی وقتها آدمها جور هم هستند. البته بستگی به طرفت هم داره که چطور قابلیت هاش رو ، تلاشش رو برای زندگی نشون می ده.
امیدوارم که به زودی خبرهای خوبی سرشار از رضایت بشنویم ازت....

+امیدوارم مثل من مشکل مادی نداشته باشی عزیزم.

زویا چهارشنبه 14 اسفند 1392 ساعت 22:28 http://zehnemanedige.persianblog.ir

تصمیمی است بسی سخت و حساس. امیدوارم انتخاب خوبی باشه و با توکل به خدا پیش برید :)
من که خودم باشم ترجیح میدم از این انتخاب در برم کلا! :))

نرجس دوشنبه 12 اسفند 1392 ساعت 15:59 http://www.narsius.bogfa.com

سلام
به به
همیشه خوش خبر باشی، خیلی خوشحال شدم خانم دکتر، ایشالله همه چی به خوبی و خوشی ختم به خیر بشه به زودی خبر ازدواجتو بنویسی، گیس گلابتون بانو هم که حرف ندارن، این سخت تصمیم گرفتن ها هم مربوط به سنه، سن که از 25 رد شد وسواس در این مورد میاد سراغ آدم هرچی بیشتر میره بالا ملاکای بیشتری میاد سرغ آدم اینه که در مجموع سخت گیر میشه، گاهی فکر میکنم از مزیتهای ازدواج در سن کم همین تصمیم یری راحت، بسیار علاقمندم از تجربتون تو این مورد استفاده کنم وقت کردی بیشتر بنویس راجع به خودتون و آقی خواستگار

باشه می نویسم در آینده
اصلا تصمیم دارم تجارب خواستگاری را هم بنویسم
مرسی انشالا واسه شما

غریب آشنا دوشنبه 12 اسفند 1392 ساعت 00:05 http://www.gharibeashena-1392.mihanblog.com

مبارکه عزیز.
مطمئناً انتخاب سنحیده ای داشتی. بهرحال به قول بعضی ها ازدواج یک هندوانه سربسته است. یه خورده اش رو با عقل و تفکر میشه جلو رفت بقیه اش به خدا بسپارید.
باز هم تبریک خانم دکتر

مرسی انشالا واسه شما

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.