دکترانوشت

دانشجوی دکتری هستم. خوشی ها و ناخوشی ها، امیدها و سختی های این دوران را می نویسم.

دکترانوشت

دانشجوی دکتری هستم. خوشی ها و ناخوشی ها، امیدها و سختی های این دوران را می نویسم.

سه شنبه 31 تیر 1393

دیروز و امروز به بطالت گذشت. یعنی آینده داشت منو می خورد... نمی تونستم متمرکز بشوم. تصمیم گرفتم اینقدر خودمو با کارهام مشغول کنم که یادم بره چه مشکلاتی دارم . خدا رو شکر اینقدر کار دارم که وقتی برام باقی نمونه. وقتی برای سر خاروندن حتی چه برسه به فکر و خیال... می دونم این روزهای سخت می گذره و برای من اگر به کارهام نرسم چیزی نمی مونه جز حسرت.

از حسرت اصلا خوشم نمی یاد...

دوشنبه 30 تیر93

خدا رو شکر پریشب دکتر حامی زنگ زد و دقیقا گفت خوابی...

کجایی نیستی


تلنگری شد هم دو بخش کار کتاب مشترک با اون رو انجام بدم هم حرکتی کنم برای کار کتاب دکتر مرام


هرچند بی خوابی دیشب باعث شد تا 12 بخوابم و روزه بدجور اذیت می کنه اما تصمیم دارم امروز را هم حسابی کار کنم و بشوم مثل فبل

بقول دکتر حامی همان روزها که پیگیر بودی

این روزها

روزهایی که گذشت روز های خوبی نبود

من ی که عادت به سحر خیزی داشتم دارم تا ظهر می خوابم و امروز این تایمو کم کردم و از فردا تصمیم دارم به همون روزهای سحر خیزیم برگردم- صبح زود بیدار نشی همچنان کارها باقی می مونه


تصمیم دارم خودمو به برنامه م برسونم تا یه کمی اعتماد به نفس و انرژی بگیرم


والیبال رو به امریکا مفت باختیم!


فعلا دوستان

خدایا

امروز روز تولد بود اما من خیلی گریه کردم...


خدایا خودت کمک کن


منتظرما   منتظرم که مثل همیشه دستمو بگیری- یادمه خوب یادمه خوب خدایی کردی برام- می دونم خوب می دونم بنده خوبی نبودم برات کاهلی داشتم- کوتاهی کردم


اما من به درگاهت امیدوارم خدا


                                         خدایا مددی نگهی

همسری مهربون


قربونش برم همسری امروز کمکم کرد و دیزاین اتاقمو عوض کردم و حسابی تمیزش کردم. اینقدر باسلیقه است که همه چیزو حسابی تمیز کرد و برق انداخت.


همسری دست درد نکنه

دیشب هم یکساعت و نیم رفتیم دو و پیاده روی تند، امشب گفت میای بریم؟ گفتم نه باور کن نمی تونم- خیلی خسته ام


برگه ها همه تصحیح شدند و نمره ها اعلام- جز یک دانشگاه که پروژه بودو کلا دیر اعلام می شه که فردا قصد ارائه نمره دارم.


از فردا هم کارام رو با پشتکار بیشتری جلو می برم. ترم تابستانی هم شروع شده. امیدوارم بتونم پیش ببرم همه چیز را- برنامه هفتگی ریختم خیلی شلوغه کارام. از فردا هم قصد دارم جدی تر دنبالش کنم.


دوستان عزیزم سر سفره افطار ما رو هم دعا کنید.