دکترانوشت

دانشجوی دکتری هستم. خوشی ها و ناخوشی ها، امیدها و سختی های این دوران را می نویسم.

دکترانوشت

دانشجوی دکتری هستم. خوشی ها و ناخوشی ها، امیدها و سختی های این دوران را می نویسم.

شانس ما دهه شصتی ها

کنکور می خواستیم بدیم، استرس

کنکور ارشد می خواستیم شرکت کنیم، استرس


کنکور دکتری دادیم با استرس

کار می خواستیم پیدا کنیم بازم زیاد بودیم و بازم استرس


برای شوهر کردن هم همینطور بود

حالا می خواهیم عروسی بگیریم....

بنزین گرون شد- طلا گرون شد آب برق گاز گرون شد- تالار و آرایشگاه بخاطر آب و برق گرون شد- بازم استرس


خدایا ما چقدر بد موقع به دنیا آمدیم...


به من بود همه جوونا و دوستامو دعوت می کردم - جای نوه خاله مامانم مثلا که اصلا از جلوم رد شه نمی شناسم- یه ب ز ن ب ر ق ص   مفصل در حد یه عصرونه. شام هم نمی دادم باور کن

خارجی ها رو دیدین چقدر راحت و آسوده جشن می گیرن

الان یکی می خواد فیس و افاده آرایشگر و فیلمبردار و جمع کنه...


دوست دارم نظر شما دوستان رو درباره چگونگی مراسم ازدواج بدونم؟

نظرات 8 + ارسال نظر
مهربون چهارشنبه 24 اردیبهشت 1393 ساعت 09:07 http://dokhtaremehraboun.persianblog.ir/

کامنت من ثبت شد؟

بله

زویا جمعه 19 اردیبهشت 1393 ساعت 22:37 http://zehnemanedige.persianblog.ir

واقعا ها :) البته شما بیشترش رو با موفقیت طی کردی :)

مرسی عزیز دل
شما هم همینطور

شادی پنج‌شنبه 18 اردیبهشت 1393 ساعت 10:49 http://shadibook.lxb.ir

من از مراسم عروسی خوشم نمیاد چون به قول شما همش استرسه، من اگه همسر آینده ام موافق باشه دوست دارم یه سفر مشهد بریم و بیاییم بریم سرخونه زندگیمون بدون جشن

رویای ما دوشنبه 15 اردیبهشت 1393 ساعت 19:45 http://futuredreams.blogfa.com

سلام!
موافقم با ی مهمونی دوستانه.
ضرورتی نداره آدمایی که 10 سال ی بار رویت نمیشن را دعوت کرد.
سنت شکنی سخته ولی باید از ی جایی شروع کنیم.

غریب آشنا دوشنبه 15 اردیبهشت 1393 ساعت 11:41 http://www.gharibeashena-1392.mihanblog.com

به به خانم دکتر عاشق. ایشالا تا باشه از این استرس ها (عروسی و اینها)
به نظر من عروسی برای عروس و داماد هست هرجوری که این دو نفر بخوان بقیه هم یه جور کنار میان. بزرگترین مراسم ها هم بگیری دو روزه یادشون میره. پس فقط به فکر خودتون باشید.

غ ــزل دوشنبه 15 اردیبهشت 1393 ساعت 09:19 http://life-time.blogsky.com/

امان از دهه شصت و زادگانش

غ ــزل دوشنبه 15 اردیبهشت 1393 ساعت 09:16 http://life-time.blogsky.com/

منم دلم میخواد فقط اونایی که دوسشون دارم دعوت کنم
نه اونایی که سال تا ماه نه میبینم نه حتی یک تبریک بهم گفتن
یعنی فامیل نزدیک هم بودن
بعد یک ارکستر هم داشته باشیم
جاش هم مهم نبود تالار باشه یا نه
سر همین خرجها همسرک میگه عروسی نگیریم
پولو خرج زندگیمون کنیم
اما من که عقدم لباس عروس نپوشیدم
فیلمبرداری نکردیم
واقعا دلم یک یادگاری درست و حسابی میخواد از این جشن
هرچقدر هم محدود و کم

نرجس دوشنبه 15 اردیبهشت 1393 ساعت 01:39

سلام عروس خانم
آقا نظر من یه عقد مفصل و فینیش... بعدم با هزینه ای کمتر از هزینه عروسی رفتن به یک سفر خارجی و گشت و گذار، آخه عروسی فقط خستگیاش مال صاحب مجلسه وگرنه بقیه میزنن و میخورنو میرقصن آخرشم یه عیب و ایرادی میذارن رو همه چی

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.