بدترین حس بعد از ازدواج اینه که بفهمی پدر و مادرت ازت صلب مسئولیت کردند، کاری به کارت مدارند و حالی ازت نمی پرسند...
به همین سادگی... انگار از بچشون سیر بودند...
+ صحبتی ندارم!!!
موقع خداحافظی می شود... خواهرشوهرم بیرون میاید... ( هر وقت از اتاقش بیرون میاید کار دارد... اگر نه برای سلام و خداحافظی با ما بیرون نخواهد آمد) در میان حرف هایش، یکشنبه عروسی دوستم است، میام س ش و ا ر ت را بگیرم... من: باشه... یادم میاید این چندمین دفعه است... یکبار یک عروسی بخاطر اینکه دست اونها بود من و همسری دیر آماده شدیم!!!!
+ نمی دانم عکس شاسی گرفتن 250 هزار تومنت را باور کنم یا نداشتن س ش و ا ر ت را!!! که من که عروسم سه تا شاسی گرفتم در سایز های مختلف 175 هزار ت داده ام.
+ نمی دانم گوشی دو و نیم میلیونی ات را باور کنم، یا نداشتن س ش و ا ر ت را!!!
+ نمی دانم کفش مارک خریدنت را باور کنم یا نداشتن س ش و ا ر ت را!!!
.
.
.
.
+ واسطه دیدار دو نفر شده ام. امیدوارم هر چه خیر است اتفاق بیفتد...
+ ارابه مرگ دست بردار از سرزمین من... برو بیرون... دل تلختر از این دیگر نمی شود... لحظه ها اشکبارتر از این دیگر نمی شود... خدا به دل بازماندگان حادثه منا صبر دهد...خدا به همسری که تنگی نفس همسرش را در خواب میبیند و هنوز شاید در شوک رفتن همسر ورزشکارش هست صبر دهد... خدا به جامعه سینما برای رفتن هما روستا صبر دهد... خدا صبر دهد صبر دهد صبر دهد...
از احوال ما بپرسید خوبیم
ملالی نیست جز... بیکاری... همسری بیکار شد دوباره...اگر یکم خودمو بیازم افسرده می شوم... اما به خودم قول دادم کم نیارم... جالبه تحصیلکرده های مملکت بیکارند... زدن کار برای خودمان هم پول می خواهد...به کارهای مختلفی فکر کردیم...اما
خدا خودش مشکلات همه جوان ها را حل کند، مشکل ما را هم...
هنوز پروپوزالم را نداده ام... این دو هفته باید پروژه استادم را تحویل دهم... پول خوبی می دهد... باهاش می توانیم قسط 5 ماه را بدهیم...باز هم شکر...
این استادم خیلی باحاله کارهای پیشنهادیش درست به موقع است... هر وقت کفگیر به ته دیگ می خورد سروکله اش پیدا می شود...بی آنکه بداند...
خدایا شکرت...